نحوه صحیح ارتباط با نوجوان
جستجو برای یافتن هویت شخصی، مهمترین وظیفه یک نوجوان است. نوجوانان نیاز دارند خودشان را بشناسند و تفاوتهای خود را با سایر اعضای خانواده، تشخیص دهند. آنها باید ارزشهایشان را شناسایی کنند و منطبق با آن ارزشها، اهدافشان را تعیین کنند. فرایند جدا شدن از خانواده و آمادهشدن برای ورود به دوران بزرگسالی را تفرد گویند. این فرایند، معمولاً شبیه شورش علیه والدین است و اغلب والدین نگران هستند که این شورش، چه زمانی آغاز خواهد شد. هرچند این نگرانی، منطقی است ولی بهتر است والدین، نگران این موضوع باشند که نکند شورشی رخ ندهد! چون در این صورت، نوجوانشان مستقل نخواهد شد.
برای نوجوانان، زمانی که با دوستانشان میگذارنند اهمیت بیشتری از زمانی که با خانواده صرف میکنند دارد. همیشه این سوال برای والدین مطرح است که چرا نوجوانان حرفهای دوستانشان را میپذیرند و حرفهای آنها را نه. شاید به این خاطر که آنها با دوستانشان راحتتر هستند چون دوستان نوجوان، معمولاً سریع در مورد او قضاوت نمیکنند ـ کاری که اغلب، والدین انجام میدهند ـ او را به خاطر اشتباهاتش سرزنش نمیکنند بلکه با او همدلی میکنند. دوستان نوجوان، تجاربی شبیه به خود او دارند، بنابراین راحتتر او را درک میکنند. آنها معمولاً شنوندگان خوبی هستند و با دقت به حرفهای نوجوان گوش میدهند و نمیخواهند سریع به او راه حل، نشان دهند.
وظیفه والدین در این دوران، دادن آزادی همراه با نظارت به نوجوان است. همانگونه که در سالهای اولیه کودکی، والدین مرتباً همهچیز را به کودک خود متذکر میشوند و سعی دارند او را هدایت کنند، و این کار را به منظور رشد اجتماعی کودک انجام میدهند. در این برهه هم باید برای کمک به رشد اجتماعی او و استقلالش، کنترل او را محدود کنند، آزادی بیشتری به او بدهند اما نظارتهایشان را به صورت غیرمستقیم، حفظ کنند. همانطور که در آموزههای دینی آمده است، دوران نوجوانی، دورانی است که نوجوانان باید نقش مشاور والدین خود را ایفا کنند (میزانالحکمه، ج 4)[1]. پس باید پادشاه و ملکه، مانند وزیر با او رفتار کنند نه یک پیشخدمت! این موضوع به قدری اهمیت دارد که حتی در داستان ذبح حضرت اسماعیل (ع)، وقتی از طریق رویای صادقه، به حضرت ابراهیم وحی میشود که باید فرزندت را قربانی کنی، ایشان ابتدا موضوع را با حضرت اسماعیل (ع) مطرح میکند و پس از تشریح ماجرای خواب خود از او میپرسد نظرت در اینباره چیست؟ (سوره صافات، آیه 102).
نوجوانان باید این پیام را به صورت کلامی و غیرکلامی از والدینشان دریافت کنند که ما به تو اطمینان داریم و مطمئنیم که از عهده مشکلات برمیآیی. البته این موضوع به این معنا نیست که والدین کلاً خود را از زندگی نوجوانان کنار بکشند بلکه باید همچنان نقش حمایتی خود را به خصوص هنگام تصمیمگیریهای مهم در زندگی نوجوان، حفظ کنند. در ادامه راهکارهایی برای ایجاد چنین فضایی، ارائه شده است:
مشتاق شنیدن تجارب نوجوان خود باشید.
از نگاه نوجوان به دنیا نگاه کنید.
اشتباهات او را به عنوان فرصتی برای یادگیری بپذیرید.
سعی کنید در کنار او باشید نه مقابلش.
دستش را بگیرید، نه مچش را.
موضوعات مشاجرهبرانگیز را شناسایی کنید و سعی کنید از آنها اجتناب کنید.
شیوههای صحیح «نه» گفتن را بیاموزید.
وقتی عصبانی هستید با هم بحث نکنید.
شنیدن فعال
اگر نوجوانان احساس کنند شما با دقت و حوصله به صحبتهایشان گوش میدهید و صحبتهای آنان را باارزش میدانید، به احتمال بیشتری، شما را به عنوان مخاطب خود انتخاب میکنند. در اینحالت، مسئلهها به احتمال بیشتری حل خواهد شد. اما چگونه شنونده فعالی باشیم؟ اولین نکته این است که برای صحبتهای او ارزش قائل شوید، نیازی نیست با هرچه میگوید موافقت کنید، فقط دیدگاههایش را بشنوید و به نقطهنظراتش احترام بگذارید. بعداً اگر دوست داشتید دیدگاههای خودتان را مطرح کنید. با این کار دارید با آنها همدلی میکنید و این حس خوبی به نوجوانان میدهد.
در ادامه به پنج کلید مهم که به شما کمک میکند شنوده فعالی باشید، اشاره خواهد شد.
1) به طرف مقابلتان توجه کنید؛ به طرف مقابلتان نشان دهید تمام توجهتان به اوست. توجه داشته باشید نقش پیامهای غیرکلامی شما نیز بسیار مهم است.
الف) مستقیم به او نگاه کنید.
ب) افکاری که حواستان را پرت میکند کنار بگذارید. (قبل از گفتگو آنها را جایی یادداشت کنید)
ج) عوامل حواسپرتکن محیطی را کنار بگذارید. برای مثال، تلویزیون را خاموش کنید.
د) به زبان بدن گوینده نیز توجه کنید.
2) نشان دهید که دارید صحبتهایش را میشنوید
الف) گهگاهی سرتان را تکان دهید.
ب) از جلوههای صورتتان کمک بگیرید. (گاهیاوقات، لبخند بزنید، ناراحتیتان را نشان دهید، چند قطره اشک بریزید)
ج) دقت کنید وضعیت بدنتان، بیانگر توجه شما باشد.
د) گوینده را تشویق به ادامه صحبتهایش کنید، مثلاً بگویید چه جالب! بعدش چی شد؟ باورم نمیشه!
3) به طرف مقابلتان بازخورد بدهید؛ فیلترهای ذهنی، قضاوتها، پیشفرضها و باورهای ما میتواند شنیدن ما را تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین باید دقت کنید آنچه میشنوید همان چیزی است که طرف مقابل دارد میگوید. بنابراین باید به صحبتهای طرف مقابلتان بازخورد بدهید تا به این هدف دست پیدا کنید.
الف) صحبتهایش را خلاصه کنید. برای مثال، اگر درست متوجه شده باشم گفتی که ....
ب) برای روشنشدن موضوع، سوالات بیشتری را مطرح کنید. برای مثال، منظورت از اینکه گفتی .... چی بود؟ منظورت همین بود؟
4) قضاوت نکنید. قضاوت کردن باعث میشود گوینده، احساس ناکامی کند و از ادامه صحبت، صرفنظر کند.
الف) اجازه دهید گوینده صحبتهایش در یک زمینه خاص را مطرح کند سپس از او سوال کنید.
ب) سریع در برابر آنچه طرف مقابل میگوید، واکنش معکوس نشان ندهید.
5) به طرز مناسبی پاسخ دهید.
الف) صادقانه و صریح البته با رعایت احترام، نظرتان را اعلام کنید.
ب) در صورتی که پیشنهادی به ذهنتان میرسد آن را مؤدبانه به گوینده اعلام کنید.
ج) به هيچعنوان به صورت كلامي يا ساير اشكال ديگر به گوينده، حمله نكنيد.
د) با ديگران، آنگونه رفتار كنيد كه دوست داريد با شما رفتار كنند.
مشکلات رایج در ارتباط
1) پیامهای دوگانه
این موضوع، وقتی اتفاق میافتد که فرد با دو پیام کلامی پشت سر هم مواجه شود که یکی در تایید او و دیگری در رد اوست. برای مثال، وقتی پدری بعد از دیدن کارنامه پسرش به او میگوید: «آفرین چه معدل خوبی ولی چرا نمره ریاضیت اینقدر پایین شده؟» دارد این پیام دوگانه را به فرزندش میدهد که «به تو افتخار میکنم ولی به طور کامل از تو راضی نیستم».
شکل دیگری از پیامهای دوگانه، موقعی است که پیام کلامی و غیرکلامی با یکدیگر متناسب نباشد. برای مثال، وقتی فرزند دارد با مادرش در مورد اتفاقات امروز در مدرسه، صحبت میکند و پدرش مشغول خواندن روزنامه است. فرزند از پدر میخواهد که به او توجه کند، پدر در پیامی کلامی میگوید «گوشم با شماست، میفهمم چی میگی» ولی همچنان دارد به خواندن روزنامه یا تماشای تلویزیون ادامه میدهد (پیام غیرکلامی). در چنین موقعیتی، پدر دارد به فرزندش میگوید: «دوست دارم به صحبتهایت توجه کنم ولی تماشای تلویزیون یا خواندن روزنامه برایم مهمتر است».
2) سکوت
وقتی امتناع از برقراری ارتباط، عمدی است، درد و خشم و سردرگمی حاصل میشود. وقتی افراد احساساتشان را بیان میکنند، موانع ارتباطی میتواند کم شود. توسل به سکوت در رابطه، تکنیکی بیفایده و مضر است و باید از آن اجتناب کرد چون طرف مقابل، دقیقاً نمیداند چه معنایی را باید از این سکوت، برداشت کند.
3) برچسبزنی
برچسب زدن به نوجوان و لقب دادن به او، باعث آسیب دیدن رابطه و کاهش عزت نفس نوجوان میشود. این کار حتی به عنوان شوخی هم جایز و جالب نیست. برای مثال، «تنبل خان! چه خبر از مدرسه؟» در آموزههای دینی به شدت از این کار نهی شده است. خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «و لا تنابزوا بالالقاب.../ روی یکدیگر، لقب نگذارید» (سوره حجرات، آیه 11). در مقابل، از ما خواسته شده است که دیگران را با نامهای نیکو و زیبا صدا بزنیم؛ استفاده از عبارت «یا بنّی، یعنی پسرکم!» گواه این ادعا است. در داستان حضرت یوسف (ع) نیز این نکته به چشم میخورد، حضرت یعقوب (ع) به حضرت یوسف (ع) میفرمایند: «پسرکم! خواب خود را برای برادرانت، نقل نکن! ....» (سوره یوسف، آیه 6). حضرت علی (ع) در نامه 31 نهج البلاغه برای صدا زدن حضرت امام حسن (ع) نیز از همین لفظ، استفاده کردهاند. در حدیث شریف کسا میخوانیم که حضرت زهرا (س) خطاب به امام حسن و امام حسین (ع) آنها را «میوه قلب و روشنی چشم خود» میداند و با این القاب، آن دو بزرگوار را صدا میزند.
نکته پایانی
در پایان باید این نکته را به خاطر داشته باشید که آنچه در این مقاله، بیان شد، تنها گوشهای از مهارتهای ارتباطی بود. برای دستیابی به مهارتهای ارتباطی باید مرتب، آنها را تمرین کنید تا حرفهای شوید. ضمناً برخی از این مهارتها ممکن است در برخی از موقعیتها جواب ندهد، پس سعی کنید مهارت متناسب با هر موقعیت را یاد بگیرید و از آن استفاده کنید.
منابع
قرآن کریم. (1388). ترجمه جلالالدین مجتبوی.
تمیمی آمدی، ع. (1366). غرر الحکم و درر الکلم. قم: دفتر تبلیغات اسلامی
Kelly-Plate, J., & Eubanks, E. (2010). Applying life skills. New York: Glencoe McGraw Hill
Kotzman, M., & Kotzman, A. (2008). Listen to me, listen to you. Camberwell, Vic.: ACER Press
[1] الولد سید سبع سنین و خادم سبع سنين، و وزير سبع سنین
نظرات