موانع تغيير رفتار
خیلی از ما دوست داریم برای بهبود سلامتیمان تغییراتی در سبک زندگی خود ایجاد کنیم. برخی از این تغییرات عبارتند از: ورزش کردن به صورت منظم در طول هفته، رعایت رژیم غذایی متنوع و سالم، تنظیم ساعات خواب ـ بیداری، کنترل کلسترول، قند و فشار خون، کنار گذاشتن سیگار، بهبود ارتباط با دیگران، افزایش کمیت و کیفیت عبادت و...
ایجاد چنین تغییراتی در سبک زندگی، نهتنها به سلامت امروزمان کمک میکند بلکه تضمینکننده سلامت ما در آینده نیز خواهد بود. اما نکته مهمی که وجود دارد این است که صحبت کردن در مورد ایجاد تغییر، راحتتر از انجام آن است. اما موانعی بر سر راه تغییر وجود دارند که باید آنها را شناسایی و برطرف کرد. در ادامه به این موانع، اشاره خواهد شد.
انکار یا ناچیز شمردن مشکل: تحقیقات، نشان میدهد مردم تنها زمانی تغییری در زندگیشان ایجاد میکنند که بدانند وضعیت موجود، به زندگیشان در کوتاهمدت یا بلند مدت، آسیب خواهد رساند. مشکلی دیگری که وجود دارد این است که خیلی از مردم، مشکلاتشان را به قدری کوچک میشمارند که احساس نمیکنند باید برای تغییر آن اقدام کنند. راه حل این مشکل، این است که افراد را از پیامدهای کوتاهمدت و بلند مدت رفتارهای ناسالم فعلیشان آگاه کنیم. مثلاً یک فرد سیگاری میتواند روی دیوار اتاقش دستنوشتهای با این مضمون داشته باشد که «اگر به این روند ادامه دهم تا 10 سال دیگر، حتماً سرطان ریه خواهم گرفت!»
تصور آسیبناپذیر بودن: ضربالمثلی رایجی در فرهنگ ما وجود دارد که میگوید: «مرگ مال همسایه است». اگر افراد احساس نکنند در معرض مشکلی قرار دارند که سلامتیشان را تهدید میکند، نسبت به تغییر آن اقدام نخواهند کرد. معمولاً وقتی از چنین افرادی بخواهیم درصد آسیبی که از رفتار غلط فعلیشان خواهند دید را تخمین بزنند، تخمین آنها بسیار پایینتر از حد انتظار است. برای غلبه بر چنین مشکلی، باید نمونههای مشابهی که چنین مشکلی را داشتهاند و نیز پیامدهایی که مشکلاتشان برای آیندهها ایجاد کرده است را در اختیار آنها قرار دهیم تا بفهمند ممکن است چنین مسائلی برای آنها نیز پیش بیاید.
مفهومپردازی معیوب: مفهومسازی بیماری تا حدودی، تعیینکننده این موضوع است که افراد نشانههای جسمانیشان را چگونه تفسیر میکنند، آیا به دنبال مراقبتهای پزشکی میروند یا خیر. برای مثال، خیلی از مردم، درمان بیماریهایشان را به تاخیر میاندازند، چون نشانههای اولیه بیماری را به یک علت ساده و قابل پذیرش ربط میدهند و آنها را جدی نمیگیرند. مثلاً کسی که سرطان دارد ممکن است احساس خستگی مفرط خود را به سبک زندگی خستهکنندهاش ربط دهد یا سالمندی که دردهای زیادی دارد ممکن است آنها را دردهای غیرقابل درمانی بداند که بر اثر کهولت سن، ایجاد شدهاند. در چنین حالتی باید به فرد کمک کرد تا با نشانههای اولیه مشکل یا بیماری آشنا شود. همچنین نشانههای هشدار بیماریهای خطرناک باید به فرد آموزش داده شود تا بلافاصله پس از مشاهده آنها به دنبال درمان بیماریاش برود.
احساسات ناتوانکننده: گاهیاوقات، هیجانات میتوانند در کارکرد رفتارهایی که به حفظ سلامتی کمک میکنند اختلال ایجاد کنند. برای مثال، برخی مشکلات و بیماریها بهقدری تهدید کننده به نظر میرسدند که افراد از ترس مواجهه با آنها از انجام هرگونه معاینه یا آزمایش خودداری میکنند. در چنین وضعیتی باید به افراد نشان داد که مشکلشان آنطور که گمان میکنند، وحشتناک و غیر قابل درمان نیست. بلکه با پیروی از توصیههای متخصص آن حوزه میتوانند بیماری یا اختلالشان را ـ اگر نگوییم به شکل کامل ـ تا حد زیادی درمان کنند.
منابع
Olson, J. M. (1992). Psychological Barriers to Behavior Change. Preventive Medicine, 38: 309-319.
Ryan, R. M., Lynch, M. F., Vansteenkiste, M., & Deci, E. L. (2011). Motivation and Autonomy in Counseling, Psychotherapy, and Behavior Change: A Look at Theory and Practice. The Counseling Psychologist, 39(2) 193–260.
نظرات