انحرافات جنسی یا پارافیلیا ـ بخش دوم
پارافیلیاها الگوهایی هستند كه افراد، مكرراً امیال، خیالپردازیها یا رفتارهای نمایشگرانه شدید جنسی را در موقعیتها یا نسبت به اشیائی كه خارج از هنجارهای معمول مسائل جنسی هستند بروز میدهند (انجمن روانپزشكی آمریكا، 2013). برای مثال، تمركز جنسی شخص، ممكن است روی اشیاء باشد یا اینكه تجاربی مانند آزاررسانی و تحقیر جنسی طرف مقابل را شامل شود. بسیاری از افراد مبتلا به پارافیلیا، هنگام ارائه محركهای مرتبط، بهسرعت برانگیخته میشوند، در مورد آن خیالپردازی میكنند یا اینكه دست به عمل میزنند. اما برخیافراد، تنها در شرایط خاص یا هنگام مواجهه با استرس، تحریك میشوند. برخی از افراد، همزمان به چندین نوع از اختلالهای پارافیلیایی مبتلا هستند (سیتو، كینگستون و بورگت، 2014).
با توجه به معیارهای DSM-5 تشخیص اختلال پارافیلایی باید زمانی گذاشته شود كه فرد، ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظهای را تجربه كند، یا اینكه چنین اختلالی، خود فرد یا افراد دیگر مرتبط با وی را در معرض خطر قرار دهد (انجمن روانپزشكی آمریكا، 2013). البته طبق ملاكهای DSM-IV-TR ملاك تشخیص همه اختلالات پارافیلیایی غیرجنایی این است كه حداقل، شش ماه طول كشیده باشد، ناراحتی بالینی قابلتوجهی را برای فرد به همراه داشته، به عملكرد شغلی وی آسیب، رسانده و مشكلاتی را در زمینه فردی و اجتماعی برای شخص، ایجاد كرده باشد (انجمن روانپزشكی آمریكا، 2000). در ادامه، به هشت اختلال پارافیلیایی مشخصشده توسط DSM-5 اشاره خواهد شد.
اختلال نمایشگری (عورتنمایی)[1]
شخص مبتلا به این اختلال، برانگیختگی شدید و مكرر جنسی را از طریق مواجه كردن افراد بیخبر، با ناحیه تناسلی خود تجربه میكند ـ برانگیختگی از طریق امیال، خیالپردازیها و رفتارهای جنسی، نمود پیدا میكند (انجمن روانپزشكی آمریكا، 2013). اغلباوقات، فرد مبتلا به این اختلال، به دنبال ایجاد شوك یا تعجب در فرد قربانی است و بههیچعنوان، قصد برقراری تماس جنسی با وی را ندارد. گاهیاوقات، برخی از افراد مبتلا این عمل را نسبت به شخص خاصی در محل زندگیشان انجام میدهند، همچنین ممكن است مبادرت به انجام این عمل در ساعات خاصی از شبانهروز كنند.
در یك نظرسنجی صورتگرفته روی 2800 مرد، 3/4 آنها اعلام كردند كه رفتارهای نمایشگرایانه (عورتنمایی) داشتهاند (لانگسترام و ستو، 2006). بیش از یكسوم تا نیمی از زنان اعلام كردند كه رفتارهایی از ایندست را دیدهاند یا خود، بهصورت مستقیم با آن مواجه شدهاند. بروز چنین رفتارهایی موقعی بیشتر میشود كه فرد اوقات فراغت دارد یا استرس خاصی را تجربه میكند (مارشال و همكاران، 2008).
بهطور كلی این اختلال، معمولاً قبل از 18 سالگی شروع میشود و اغلب اما نه همیشه، در میان مردان، رایجتر است (هولتزمن و كولیش، 2012). نتایج برخی از مطالعات، حاكی از آن است كه افراد مبتلا به این اختلال، در برقراری رابطه با جنس مخالف و بهطور كلی روابط میانفردیشان مشكل دارند (مارشال و همكاران، 2008؛ مورفی و پیج، 2006). حدود 30% از این افراد، متأهلاند، 30% از آنها طلاق گرفتهاند یا جدا از همسرشان زندگی میكنند و تقریباً از تعاملات جنسی خود با همسرشان راضی نیستند (داكتر و نف، 2001). بسیاری از آنها در مورد مردانگی خود دچار ترس و تردید هستند و به نظر میرسد تعلق خاطر شدیدی به مادر تملكخواه خود دارند. مانند سایر اختلالهای پارافیلیایی، درمان این اختلال نیز شامل انزجار درمانی، آموزش مهارتهای اجتماعی یا درمانهای شناختی ـ رفتاری است (اسامپكائو و همكاران، 2014).
اختلال چشمچرانی (نظر بازی)[2]
شخص مبتلا به اختلال چشمچرانی، برانگیختگی شدید و مكرر جنسی را از طریق تماشای بدن برهنه فرد بیگناه، یا تماشای او هنگام درآوردن لباس یا انجام فعالیت جنسی، تجربه میكند. مانند سایر اختلالات این حوزه، نمود چنین عملی در امیال، خیالپردازیها یا رفتارهای جنسی، مشخص است (انجمن روانپزشكی آمریكا، 2013). این اختلال معمولاً قبل از 15 سالگی شروع میشود و مداوم است (انجمن روانپزشكی آمریكا، 2013).
افراد مبتلا به این اختلال، معمولاً هنگام مشاهده قربانی یا بعد از آن هنگام خیالپردازی در مورد او اقدام به خودارضایی میكنند ولی به دنبال برقراری رابطه جنسی با آن فرد نیستند. آسیبپذیری شخص مورد مشاهده و نیز احساس تحقیری كه احتمالاً وی هنگام آگاهی از این موضوع خواهد داشت بخشی از لذتی است كه افراد مبتلا به این اختلال را برانگیختهتر میكند (كامر، 2015).
چشمچرانی مانند عورتنمایی، اغلب، منبعی از هیجان جنسی را برای خیالپردازی در این حوزه، فراهم میكند. هرچند تماشای بدن همسر در حین رابطه جنسی میتواند بخشی از یك فعالیت جنسی بهنجار باشد اما وقتی شكل آن بیمارگونه میشود تبدیل به یك اختلال شده و افراد خارج از چهارچوب زناشویی را نیز در بر میگیرد. برخی از افراد مبتلا به این اختلال، توانایی برقراری رابطه جنسی بهنجار را ندارند اما برخی دیگر درحالیكه مبتلا به این اختلالاند اما قادر به برقراری رابطه جنسی بهنجار نیز هستند (كامر، 2015).
فرض بسیاری از روانتحلیلگران این است كه افراد مبتلا به این اختلال از طریق انجام این عمل، بهدنبال تسلط بر دیگران هستند زیرا آنها احساس میكنند از نظر جنسی، بیكفایتاند و نیز بهلحاظ جنسی یا اجتماعی دچار شرم و خجالت هستند (متزل، 2004). رفتارگراها معتقدند كه این اختلال، رفتار آموختهشدهای است كه میتوان رد پای آن را در تماشای یك فعالیت جنسی رازآلود محرك مشاهده كرد به اینشكل كه فرد، پس از تماشای چنین صحنههایی، برانگیختگی جنسی را تجربه میكرده، بنابراین یاد گرفته است بین تماشای این صحنهها و تجربه برانگیختگی جنسی، ارتباط برقرار كند (لاوین، 2008). اگر افراد مبتلا، هنگام تماشای قربانی، خودارضایی كنند، بهتدریج دامنه این اختلال در آنها افزایش مییابد.
گزینههای درمانی برای افراد مبتلا به این اختلال عبارتند از: رواندرمانی، زوجدرمانی، گروهدرمانی، خانوادهدرمانی، درمانهای شناختی ـ رفتاری و روانتحلیلگری. درمانهای دارویی به منظور كاهش هورمونهای جنسی در افراد مبتلا نیز مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین از آنجایی كه اختلالات پارافیلیایی بهنوعی جزء اختلالات تكانهای، محسوب میشوند داروهای بازدارنده بازجذب سروتونین (SSRI) نیز برای درمان این اختلال مورد استفاده قرار میگیرد (متزل، 2004).
نظرات