اختلال میل جنسی ـ ملاکهای تشخیصی
سه اختلال، منعكسكننده مشكلاتی در ارتباط با مرحله میل یا برانگیختگی چرخه پاسخ جنسی هستند. دو مورد از آنها از طریق وجود میل و علاقه جنسی كم یا فقدان آن مشخص میشوند كه باعث ایجاد ناراحتی قابلتوجهی در افراد میگردد. در زنان، علاقه جنسی كم، تقریباً همیشه همراه با كاهش توانایی تهییجپذیری و برانگیختگی از طریق فعالیت جنسی یا سایر نشانههای تحریككننده جنسی است. بنابراین نقص در علاقه یا توانایی زنان برای برانگیخته شدن از نظر جنسی، با نام اختلال علاقه/برانگیختگی جنسی زنان، نامگذاری شده است (بیسون و همكاران، 2010). در مردان، اختلال خاصی در زمینه برانگیختگی جنسی وجود دارد كه اختلال نعوظ نامیده میشود.
اختلال میل جنسی كمكار مردان و علاقه/برانگیختگی جنسی زنان
مردان مبتلا به اختلال میل جنسی كمكار و زنان مبتلا به اختلال علاقه/برانگیختگی جنسی، در مورد هر نوع فعالیت جنسی، میل یا علاقه جنسی كمی از خود نشان میدهند یا اینكه اصلاً میل و علاقهای به فعالیتهای جنسی ندارند. ارزیابی میل جنسی كم، كار دشواری است و نیازمند تجربه بالای درمانگر میباشد (لیبلوم، 2010). البته به صورت مقدماتی میتوان آن را از طریق بررسی فراوانی رابطه جنسی در طول یكماه گذشته ـ اگر كمتر از دو بار در ماه بوده است ـ ارزیابی كرد.
مشكلات ناشی از این اختلالها، مسائل زیادی را در ارتباطهای زوجین ایجاد میكند. از زمانی كه در سال 1980 این اختلال به عنوان اختلال مجزایی شناخته شد، تعداد زوجهایی كه برای درمان این مشكل به كلینیكهای درمان مشكلات جنسی، مراجعه میكنند در حال افزایش است (كلینپلاتز، موزر و لو، 2012). نظرسنجیهای بینالمللی نشان میدهد بیش از 43% از زنان و تنها 5% از مردان، از كمكاری میل جنسی، رنج میبرند (لانمن و همكاران، 2005). این اختلال در مردان، با افزایش سن، زیاد میشود ولی در زنان با افزایش سن، كاهش مییابد (دلامتر و سیل، 2005). ملاكهای تشخیص این اختلالها در جداول زیر آمده است.
ملاكهای تشخیصی اختلال میل جنسی كمكار مردان
الف) كمبود (یا فقدان) مداوم و بازگشتپذیر میل، افكار یا خیالپردازیهای جنسی/شهوانی برای فعالیت جنسی. قضاوت در مورد كمبود میل جنسی توسط متخصص بالینی صورت میگیرد. این كار، از طریق بررسی عواملی كه عملكرد جنسی را تحت تأثیر قرار میدهند مانند سن و زمینههای عمومی و اجتماعی ـ فرهنگی زندگی فرد، انجام میشود.
ب) نشانههای بیانشده در ملاك الف، تقریباً حداقل به مدت 6 ماه باید دوام داشته باشند.
ج) نشانههای بیانشده در ملاك الف، ناراحتی بالینی قابلتوجهی برای فرد، ایجاد كرده باشند.
د) اختلال در كنش جنسی، توسط یك اختلال روانی غیرجنسی، بهتر تبیین نشود، پیامد یك آشفتگی ارتباطی شدید یا سایر عوامل استرسزای مهم نباشد، همچنین این اختلال، ناشی از مصرف مواد/دارو یا سایر بیماریهای پزشكی نباشد.
ملاكهای تشخیصی اختلال علاقه/برانگیختگی جنسی زنان
الف) فقدان یا كاهش قابلتوجه علاقه/برانگیختگی جنسی كه حداقل، توسط سه مورد از موارد زیر مشخص میشود:
- فقدان/كاهش علاقه به فعالیت جنسی وجود دارد.
- فقدان/كاهش افكار یا خیالپردازیهای جنسی/شهوانی وجود دارد.
- فرد، شروعكننده فعالیت جنسی نیست یا این موضوع، كاهش پیدا كرده است و معمولاً نسبت به تلاشهای همسر برای شروع فعالیت جنسی، غیرپذیرا است.
- فقدان/كاهش تهییجپذیری/لذت در طول فعالیت جنسی در تقریباً همه یا 75% تا 100% مواجهههای جنسی (اگر وابسته به موقعیت است در همه آن موقعیتها و اگر تعمیمیافته است در همه موقعیتها).
- فقدان/كاهش علاقه/برانگیختگی جنسی در پاسخ به هر نشانه داخلی یا خارجی جنسی/شهوانی (برای مثال، نوشتاری، كلامی، دیداری).
- فقدان/كاهش احساسهای تناسلی یا غیرتناسلی در طول فعالیت جنسی در تقریباً همه یا 75% تا 100% مواجهههای جنسی (اگر وابسته به موقعیت است در همه آن موقعیتها و اگر تعمیمیافته است در همه موقعیتها).
ب) نشانههای بیانشده در ملاك الف، تقریباً حداقل به مدت 6 ماه باید دوام داشته باشند.
ج) نشانههای بیانشده در ملاك الف، ناراحتی بالینی قابلتوجهی برای فرد، ایجاد كرده باشند.
د) اختلال در كنش جنسی، توسط یك اختلال روانی غیرجنسی، بهتر تبیین نشود، پیامد یك آشفتگی ارتباطی شدید یا سایر عوامل استرسزای مهم نباشد، همچنین این اختلال، ناشی از مصرف مواد/دارو یا سایر بیماریهای پزشكی نباشد.
اقتباس از انجمن روانپزشكی آمریكا. (2013). پنجمین ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانشناختی.
نظرات